نوشته های برچسب خورده با ‘دریاچه’

دریاچه ارومیه در حال احتضار است. شاید برای شما که از دور نظاره گر هستید اهمیت چندانی نداشته باشد و یا حداکثر از منظر محیط زیستی و اکولوژیک به این فاجعه نگاه کنید اما برای من و مردمان شهرهای اطراف این پارک ملی، خشک شدن و نابودی آن که سالهاست بخشی از خاطرات ما را تشکل میدهد فراتر از این حرفهاست. برای خودم، مردم آذربایجان و کشورم متاسفم. به انتظار انتقام طبیعت باشیم…

برای دیدن سایز بزرگتر روی عکس کلیک کنید

D90, 18mm, 1/50s, f/10, ISO200

=-=-=-=-=
Powered by Blogilo

همه چیز گویا بی اهمیت شده است یا چه میدانم انگاری مسکنی به مردم خورانده اند که پا گذاشتن روی وحشی ترین گزنه ها هم اثری ندارد! خبری چون خشک شدن دریاچه ی ارومیه در ۷ سال آینده منتشر می شود اما انگار حرف از جوی آبی کنار ده کوره ای زده اند! چه میدانم چه شده است؟! منگ و گیجم از این همه بی تفاوتی.
دریاچه ی ارومیه فارغ از اهمیت زیست محیطی برای منطقه، دریایی پر از خاطره هاست.دریایی آنچنان مهربان که حتی خشم زمین را در برش گرفته آرام می کند و ما را در امان اما انگار نه انگار! دریایی که محلی برای زدودن کینه ها و خشم های خانواده هاست، دریای عاشقی ها، دریای غم ها و فلامینگوها! دریایی که تخت خواب هزاران بوده و هست و چه لذتی دارد خواب بر آب!
چقدر بگویم که ترسیده ام نه غمگین! نه…غمگین نیستم که ترسیده ام به خدا! نفرین زمین گریبان بشر را می گیرد و آنوقت همین بشر به دنبال چه کارها که نیست!
دریاچه خاطره های ملتی در حال مرگ است و منتخب همان ملت، رسیدگی به چنبن مسائلی را انحراف از مسئله ی مهم دیگر یعنی مدیریت جهان می خواند!
آقای رئیس جمهور، مدیریت جهان پیشکش، دریاچه ی ارومیه را نجات دهید…