هر کتابی که میخوانم انگار رهسپار سفری پر شگفت میشوم! بی هیچ استثنایی همواره بدینگونه بوده و اقرار اگر بشود نامش را گذاشت یا نه ، باید بگویم که نمیدانم حکمتی بوده که این کتابها را خوانده ام یا نه اما تنها میدانم که هر کتابی را در وقتی که باید بخوانم خوانده ام! یادگرفتههایی که همزمان به کارم آمدهاند و اینگونه شگفتیام تکمیل شده.
از این موضوع نه چندان مهم برای دیگران که بگذرم، میرسم به مسئلهای عجیب:
گاهی شده دوستانی پرسیدهاند در حال مطالعهی چه کتابی هستی و گفتهام فلان. جوابی که دادهاند در حد نخواندهام یا خواندهام بوده نه کم و نه زیاد!
اینهایی که نخواندهاند هیچ اما آن دیگریها دیوانهاند انگار که چنین خونسرد وبیروح دربارهی کتابها اظهار نظر میکنند!
انگار رفتهباشی سفر زیر دریا و هر وقت کسی به یادت آورد سرد و بیروح بگویی:« اوه بله یک بار رفتهام!»
بعضیها دیوانههایی اند با ظاهری عادی، نه، باور نمیکنم که عاقل باشند، هرگز…
پن: تیتر برگفته از کتاب دنیای سوفی( Sophie’s World ) نوشتهی Jostein Gaarder
=-=-=-=-=
Powered by Bilbo Blogger