بایگانیِ دستهٔ ‘وبلاگ’

نارنجی

منتشرشده: 2013/12/18 در Iran, وبلاگ, ایران, روزنوشت
برچسب‌ها:

بعد از یک سال و خورده‌ای نوشتن کمی سخت شده ولی نه به اندازه سختی هایی که دوستان وبلاگ نویس ما در زندان تحمل میکنن.
نارنجی سایت پیشروی اطلاع رسانی در ایران بود. سایتی که هسته اصلیش از شهر کرمان پایه گذاری شده و نفرات اصلی هم در همین شهر زندگی میکنند. من با همه ایرادات و انتقاداتم به نحوه اطلاع رسانی و وبلاگ نویسی این گروه، هرگز منکر پیشرو بودن اونها و خدماتی که به جامعه مجازی ایران کردن نبوده و نخواهم بود. از برخی دوستان همین مجموعه هم چند باری کمک و مشورت خواسته ام و بدون منت با من همفکری کرده اند.
خوب حالا در زندان هستن. البته بهتر هست بگم در بازداشت! شاید 11 روز هست که در بازداشت هستن  بدون اینکه حق گرفتن وکیل داشته باشن (شاید هم این حق رو داشتن ولی هیچ خبری در این مورد نبوده. به من حق بدید اینطور بنویسم). جرم این بچه ها هر چیزی هم که باشه، این همه مدت در بازداشت بودن و بعد تهیه اون فیلم سخیف و زشت از اینها که با هیچ معیار انسانی و اخلاقی سازگار نبود، قابل قبول نیست حتی اگر به قول امنیتی ها قانونی هم باشه!
نکته بعدی در جهت گیری جالب برخی سایت ها و وبلاگ های آی‌تی هست که متاسفانه بدون اینکه به مدارک و یا شواهد دسترسی داشته باشن، شروع کردن به تهمت زدن و درج انواع جرایم فرضی! یعنی بودن این سایت اینقدر محیط فعالیت دوستان رو تنگ کرده بود که حالا اینطور میخوان انتقام گیری کنن؟
بقیه دوستان هم که معتقد هستن نوشتن در مورد سایت نارنجی ممکنه براشون مشکل امنیتی بوجود بیاره! خوب اگه چهارخط نوشته معقول در مورد دوستان خودتون شما را به دردسر بیندازه، باید به حال این مملکت گریست.

من دیگه حرفی ندارم ولی وقتی پشت دوستان خودمون رو اینطور خالی  می کنیم، بدتر از هر ترول و فحاش اینترنتی هستیم

پای پیاده که باشی، راه هرچقدر هم دور نباشد، زیر آفتاب قد میکشد. برای طی کردن همچنین راهی نباید راه رفت، باید خیال کرد! مثل آن دو تکه سنگی که سالها وسط راه افتاده بودند و ماشین و تراکتور و گاو و گوسپند و انسان را وادار می کردند که راهشان را کج کنند ولی آن نگاه های عصبانی و ترش کرده از این اجبار، حاضر به خم شدن و برداشتن آن دو تکه سنگ نسبتا کوچک نبودند! و من هی خیال میکردم که فمن مثقال ذره خیرا یرایی اگر می دانستند، تیغ آفتاب هم بهانه ی خوبی نمی شد! و با این خیال راهم را کج می کردم از لای سروهای از تو پوسیده  و رد سایه را می گرفتم و می رفتم…
یکی از دوستان توییت کرده بود که مشکلات زندگی مانع وبلاگ نویسی نبوده و نیست! یک چیزی به همین مضمون! خوب درست اما با این حال نذار که هی میگوید ننویس چه میشود کرد؟ اصلا که چه؟ بنویسیم که چه بشود؟  در جامعه ای که کمر به نابودی من و امثال من بست و برای منی که به خودم هم نمی توانم کمک کنم چه رسد به دیگران، دیگر چه جای نوشتنی باقی می ماند؟ با جیب خالی سخنرانی آزادی خواهانه کار همان اصلاح طلبان بود نه من و امثال من! از در خانه که پاقدم میگذاری نه آفتاب و نه هوای صاف که دستان کثیف واقعیت صورتت را به باد سیلی می دهد…
وبلاگستان فارسی برای من یک دنیای پر از اطلاعات و آموخته ها و زیبایی ها و هیجانات بود و هنوز هم هست و خوشحالم که در این فضا سالها بزرگ شدم و زندگی کردم و البته خیلی خوشحال ترم که خیلیها مثل من نیستند و می توانند بنویسند.
 

                                                                        

بالاخره بلاگر فارسی شد.مهمترین خبر امروز همین بود.منتها من نمیدونم چرا نمیتونم به بلاگر دات کام برم یا تو وبلاگ های بلاگر کامنت بگذارم.حتی فکر کردم تبخیر شده ولی بعد از فعال کردن tor دیدم نخیر! ایراد از یه جا دیگه است که من نمیدونم 😦

– محیط kde4 که قرار بود انقلابی تو دسکتاپ بوجود بیاره منتشر شد ولی انگار فیدبک خوبی نداشته! به هر حال من ترجیح میدم حقیقت رو ترک کنم و به رویا بپیوندم نه بر عکس 🙂 نگاه کنید :

ubuntu-mockup.jpg

منبع:کد باز و اینجا!

فایرفاکس 3beta2 چه از نظر سرعت و زیبایی و چه مصرف کمتر حافظه به اندازه ای پیشرفت کرده که من ۹۰ درصد وب گردی خودم رو با این نسخه انجام میدم.خصوصا اینکه نسخه ی تحت لینوکس به خاطر هماهنگی با اجزای گنوم سریع تر هم شده 🙂
قابلیت بوک مارکینگ سریع و قرار دادن این بوک مارکها در پوشه ای به نام smart در bookmarks toolbar ، دانلود منیجر بهتر و پشتیبانی از قابلیت resume هم باعث شده بیشتر از قبل طرفدار این نرم افزار رایگان و متن باز بشم.

خانه ی وبلاگ نویسان ارومیه راه اندازی شده.از همشهری های عزیز در خواست میکنم اگه وبلاگی دارن ثبت نام کنن تا بتونیم پیداشون کنیم 🙂
اما با نگاهی به این سایت میشه چند نکته رو ذکر کرد:
۱-نبود خروجی فید (rss یا بقول آن عزیز غیب شده خوراک!) . آخه عزیز دل فید مارو میگیری ولی چیزی تحویل نمیدی؟ انصافه آخه؟
۲-لوگوی خیلی ناجور.واقعا ضعیف طراحی شده.وبلاگ رو زشت میکنه و بدتر اینکه کلمات داخل لوگو چندان خوانا نیستن 😦
۳-سرعت آپدیت هم به نظرم کمه.فکر کنم هر شب آپدیت میشه.یعنی هر ۲۴ ساعت که تو دنیای فناوری اطلاعات یعنی فاجعه! بهتر نیست به محض نوشتن مطلبی در وبلاگ، این مطلب در سایت نمایش داده بشه؟

اما نگاهی مختصر به وبلاگ های همشهری نشون میده اکثرا از بلاگفا استفاده میکنن و بیشتر به موضوعات سیاسی و اجتماعی علاقه دارن.
بعضی از این وبلاگ ها به خاطر انتخابات و تبلیغات و … نوشته میشن اگرچه میشه وبلاگ های خوبی هم پیدا کرد که نگاه عاقلانه و منصفانه دارن.تعداد کم وبلاگ های ثبت شده امکان بررسی بیشتر رو سلب میکنه اگر چه میشه گفت مشت نمونه ی خرواره.

– ندیده و امتحان نکرده این تم کنترلی رو نصب کنید.حجمش البته کمی زیاده در حدود ۵ کیلوبایت! 😀

و بالاخره در آخر این پست بی سر و ته دعوت میکنم به خواندن این مطلب قابل تامل: ملاحظاتی در باب مناقصه ی ساخت نیروگاههای اتمی
و ذکر این نکته که صفحه ای به نام خوراک در ویکی پدیا یوخدی! بالا روی خوراک کلیک کنید تا بفهمید!

Powered by ScribeFir.